نیم نگاهی به سری فال‌ اوت؛ جنگ، بقا، نقش‌آفرینی

فال‌ اوت (Fallout) یکی از بزرگ‌ترین نام‌های صنعت بازی در ژانر نقش‌آفرینی است. حالا با توجه به اکران سریال این مجموعه، بد نیست نگاهی به تاریخچه‌ی این بازی و تاثیرات آن در صنعت بازی داشته باشیم.

ژانر نقش‌آفرینی (RPG)، یکی از محبوب‌ترین ژانرهای موجود در بین طرفداران بازی‌های ویدیویی محسوب می‌شود و طی سال‌های اخیر افراد بسیار بیشتری نیز به این ژانر علاقه‌مند شده‌اند. دلیل آن هم واضح است، یک بازی نقش‌آفرینی خوب، دست مخاطب را باز می‌گذارد تا آن‌طور که دوست دارد و ترجیح می‌دهد بازی را پیش ببرد و حق انتخاب داشته باشد. در نسل هشتم شاهد بودیم که حتی برخی از فرنچایزهایی که تا قبل آن کاملاً خطی بودند، در نسخه‌های جدیدشان از المان‌های نقش‌آفرینی برای افزودن به جذابیت بازی بهره بردند. محبوبیت بالای این ژانر، مدیون عناوین جریان‌سازی مانند سری فال اوت است که از چندین سال قبل، مکانیزم‌های پیچیده‌تری را نسبت به بازی‌های هم‌دوره‌ی خود به کار گرفتند و این پیچیدگی را به نحوی عرضه کردند که سبب درگیری بیشتر مخاطب با بازی شود.

حالا که مشغول نگارش این مقاله هستم، قطعه‌ی I Don’t Want to Set the World on Fire از گروه The Ink Spots در پس‌زمینه پخش می‌شود. این آهنگ و بسیاری از آهنگ‌های دیگر که در این بازی استفاده شدند، برای من یادآور فضای گرم، طنزآلود و در عین حال خطرناک فال اوت هستند که خاطرات زیادی با آن دارم. فال اوت برای من اثری بسیار متفاوت و دوست‌داشتنی است و نمی‌توانم آن را با بازی دیگری مقایسه کنم. شاید از نظر فضاسازی شباهت‌هایی با Borderlands و یا The Outer Worlds داشته باشد و حتی در برخی از مواقع بتوان آن را برادر ناتنی Bioshock دانست، اما با این حال هویت فال اوت خیلی منحصربفرد و خاص است. هویتی که چه در ضعیف‌ترین عناوین سری و چه در قوی‌ترین آن‌ها و چه در سریالی که جدیداً منتشر شده، خدشه‌ای به آن وارد نشده و استوار باقی مانده است.

پیام بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Scroll to Top